بیهوده، نه، بلکه مسخره است اینکه برخی در جهان عرب یا خارج از آن فکر کنند قادرند یک جناح از جامعه را طرد، سلاخی و سپس محو کنند. معادله، برعکس تصور برخی از جناح‌های داخلی و خارجی، چندان ساده نیست. چه ساده‌اند نیروهای داخلی که گمان می‌کنند قادر به سرقت انقلاب‌ها و بکارگیری آن در خدمت منافعشان هستند. و چه پست و گستاخند نیروهای خارجی منطقه‌ای یا جهانی اگر فکر می‌کنند برایشان ممکن است که انقلاب‌ها را به سمتی که تأمین‌کننده افکار و منافع آن‌ها باشد سوق دهند. ملت‌ها از خواب بیدار و هشیار شده‌اند، در نتیجه اجازه ربودن دستاورد‌هایشان را به هیچ قدرت داخلی یا خارجی اجازه نخواهند داد.

این سخنان را در دفاع از گروه خاصی یا علیه گروه دیگری در کشورهای عربی نمی‌گویم. نه، نعوذ بالله! باید پذیرفت که که ملت‌های برخواسته، برای اولین بار احساس می‌کنند که دیگر مانند یک دسته نظامی یکرنگ و یکنواخت نیستند، بلکه دارای دیدگاه‌ها و فکار مختلف و متنوع‌اند و تفاوت‌ها را پذیرفته‌اند. پس از چندین دهه سیطره طاغوت‌ها و راندن گله‌گونه ملت‌ها این حق آنهاست که احساس تنوع و تعدد نمایند. پلورالیسم بصورت طبیعی و واقعی در بلاد عربی رخ داده و آن دوره سیاه باز نخواهد گشت، بنابراین باید برای تامین منافع همه گروه‌های رقیب و ایجاد وفاق به روش دموکراتیک و تضمین شده اقدام نمود، نه از راه به برکناری و طرد و مستأصل کردن دیگران که نتیجه خرابی و دمار وطن ندارد.

باید اعتراف کرد که در تمام کشورهای عربی، بدون استثنا، ستیز و چالش بی‌سابقه‌ای بین گروه‌های مردمی و احزاب مختلف وجود دارد. این امر، طبیعی و ناشی از زوال فضای عهد دیکتاتورهاست که همه مردم را با زور و اجبار در زیر یک چ‌تر قرار می‌دادند. این اوضاع جدید نیازمند سیاست‌های حکیمانه است تا مانع تبدیل شدن کشور‌ها به میدان ناهنجاری‌های خانمان برانداز شود. این آشوب‌ها و ناهنجاری‌ها برعکس آن چیزی که گودولیزا رایس وزیر امورخارجه سابق آمریکا فکر می‌کرد سازنده نیست. کسی که نسبت به اوضاع جدید آگاه نیست و حکیمانه رفتار نمی‌کند لاجرم امور را به سمت چالش‌های بزرگ‌تر و جنگ‌های داخلی سوق می‌دهد کهتر و خشک را با هم خواهد سوزاند. قدرت‌های داخلی و خارجی باید بدانند که منافع و آرزوهای آن‌ها از راه طرد یک گروه و یاری دادن گروه دیکری به دست نمی‌آید؛ این بازی بچه‌هاست نه سیاست!

بیشترین عاملی که ممکن است کشورهای بهار عربی را به سمت فروپاشی پیش ببرد این است که یک جناح یا حزب فکر کند پیروز میدان است. اعلام پیروزی یک گروه بر دیگر نیروهای اجتماعی و سیاسی، بی‌پروایی و یک حماقت بزرگ است. یگانه پیروزی افتخارآمیز در کشورهای بهار عربی شکست دادن دیکتاتور‌ها و عواملشان بود، اما اینکه یک جناح ادعا کند خود به تنهایی پیروز میدان است مزخرف گفته است.

با نگاه به اوضاع مصر، لیبی و تونس می‌بینیم که انشقاق شدیدی بین نیروهای انقلاب ایجاد شده است که مهم‌ترین آن دوقطبی اسلامگرایان و سکولارهاست. پس از سقوط دیکتاتور‌ها انقلاب‌ها منجر به دموکراسی نشده، بلکه در حقیقت تبدیل به ستیز حداکثری بین دو جریان اسلامی و سکولار گشته است. اخگر این ستیز پس از پیروزی اسلامگرایان در صندوق‌های رای به اوج برافروختگی رسیده است. سکولار‌ها بجای پذیرش نتایج صندوق رای، به شیوه‌ای بچگانه برای سقوط نظام‌های منتخب و دموکراتیک اقدام می‌کنند و خیال می‌کنند قضیه خیلی آسان و ساده است.

درک نمی‌کنم چرا برخی قدرت‌ها خیال می‌کنند ساقط‌نمودن جناح منتخب و دموکراتیک به سادگی ممکن و فراموش می‌شود. آیا به ذهنشان خطور نمی‌کند که نیروی انتخابی خروج از قدرت را نخواهد پذیرفت و چنانچه ناچار به خروج شود توانایی این را دارند که اوضاع را دگرگون و بر سر دشمنان‌شان‌ خراب کنند؟ حتی اگر تمام ارتش و نیروهای امنیتی از آن‌ها حمایت کنند. چه سخیف‌اند کسانی که فکر می‌کنند می‌توانند چرخ زمان را به عقب برگردانند، به‌ویژه در سوریه که برخی از حامیان کودن نظام بدین خیال که می‌توانند نظام سلطه را به دهه ۷۰ و ۸۰ بازگرادنند مخالفان را تهدید به قتل و نابودی و مصیبت عظما می‌نمایند. زمان در حال تحول است. کسی موفق می‌شود که از سرنوشت دیگران درس عبرت بگیرد، درحالی‌که احمق فقط پند خود را می‌شنود.

بهترین و تنها راه برای پایان دادن به این نبرد تلخ بین نیروهای مردمی در مصر، تونس و لیبی، همانند کشورهای دموکراتیک، پذیرفتن حکمیت صندوق رای است، نه انقلاب و برکناری. انقلاب نتیجه‌ای جز انقلاب نخواهد داشت. برکناری تنها منجر به کینه و جنگ‌افروزی و آشوب بیشتر می‌شود. فکر نمی‌کنم ارتش هر چقدر هم قوی و جدی باشد قادر به کنترل اوضاع در کشورهای بهار عربی باشد. همه داریم می‌بینیم که ارتش سوریه با همه خشم و بی‌رحمی، هنوز پس از گذشت دو سال قادر به پایان دادن به قیام مردم نیست. ارتشی که خود را در مقابل مردم قرار دهد تحلیل و فرسایش می‌یابد و دیر یا زود نابود می‌گردد.

 

کشورهای بهار عربی و همه گروه‌ها و ارتش‌ها و سازمان‌های امنیتی و نخبگان سیاسی فرهنگی باید بین صندوق و تابوت یکی را انتخاب کنند. احترام به خواست مردم، شکوفایی و ثبات وطن دربرخواهد داشت و برکناری و حذف و عدم احترام به صندوق رای تنها نتیجه‌اش تابوت خواهد بود. سلامتیتان را آرزومندم!